• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات تشكيك

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - زمينه‌ها و علل طرح نظريات فلسفي ناسازگار در آثار ملاصدرا
        سعيد  انواري
        ملاصدرا دربارة برخي از مباحث فلسفي در آثار مختلف خويش نظريات متفاوتي بيان كرده است كه در يك نظام فلسفي واحد قابل جمع با يكديگر نيستند. در اين مقاله با طرح اينگونه مباحث، علت متفاوت بودن نظريات ملاصدرا در موارد ذيل بررسي خواهد شد: موضوع حركت جوهري؛ حركت توسطيّه؛ عامل ايج چکیده کامل
        ملاصدرا دربارة برخي از مباحث فلسفي در آثار مختلف خويش نظريات متفاوتي بيان كرده است كه در يك نظام فلسفي واحد قابل جمع با يكديگر نيستند. در اين مقاله با طرح اينگونه مباحث، علت متفاوت بودن نظريات ملاصدرا در موارد ذيل بررسي خواهد شد: موضوع حركت جوهري؛ حركت توسطيّه؛ عامل ايجاد زمان؛ ماهيت علم؛ علم الهي به جزئيات؛ فاعليت الهي؛ رابطة علت و معلول؛ ملاك نيازمندي ممكن به واجب؛ معاني ماهيت؛ نحوة اتصاف ماهيت به وجود؛ وحدت وجود؛ تجرد و حدوث نفس. با بررسي اين موارد مشخص ميشود كه طرح نظريات مختلف در آثار ملاصدرا ناشي از يكي از عوامل زير است: 1. تغيير ديدگاه ملاصدرا در طول زمان (وي نخست به اصالت ماهيت و سپس به اصالت وجود و تشكيك وجود قائل شده است و در نهايت به نظرية وحدت شخصي وجود دست يافته است)؛ 2. رعايت جنبة تعليمي در بيان مطالب؛ 3. طرح نظريات بر اساس مباني مختلف (مبناي قوم، مبناي وحدت تشكيكي وجود و مبناي وحدت شخصي وجود)؛ 4. تلاش براي نگارش يك دورة مدون از مباحث فلسفي. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - حكمت متعاليه و منطقِ طريقِ اولايي
        محمود  زراعت پيشه
        حكمت متعاليه بر چه منطقي استوار است؟ در اين مقاله و در پاسخ به اين پرسش مهم، «منطق طريقِ اولايي» موضوع بحث قرار گرفته است؛ اين منطق نه تنها تأثير مراتب تشكيكي وجود را بر ساختار قضايا و احكام نشان ميدهد بلكه استخراج قضاياي حاصل از مقايسة امور وجودي و عدمي را نيز تبيين مي چکیده کامل
        حكمت متعاليه بر چه منطقي استوار است؟ در اين مقاله و در پاسخ به اين پرسش مهم، «منطق طريقِ اولايي» موضوع بحث قرار گرفته است؛ اين منطق نه تنها تأثير مراتب تشكيكي وجود را بر ساختار قضايا و احكام نشان ميدهد بلكه استخراج قضاياي حاصل از مقايسة امور وجودي و عدمي را نيز تبيين مينمايد. منطق طريق اولايي را ميتوان در بسياري از آيات قرآن نيز رديابي نمود. فرض اين نوشتار بر اينست كه سير تاريخي فلسفة اسلامي از مشاء تا حكمت متعاليه با نيت توجيه‌ ‌گزاره‌هاي ديني، نشان از مشابهت منطق نهفته در ساختار آن با منطق برآمده از متون ديني دارد. صحت اين فرضيه نشانگر تأثير بارز اسلام بر حكمت متعاليه خواهد بود كه از طريق آن تسمية اين فلسفه به «اسلامي» توجيه مناسب خود را باز مي‌يابد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - مسئلة مطابقت در معرفت‌شناسي وجودي ملاصدرا
        شهناز  شايان‌فر
        ‌نظرية مطابقت در صدق، يكي از كهنترين و مهمترين نظريات در باب شناخت حقيقت است. فيلسوفان مسلمان تفسير واحدي از نظرية مذكور بدست داده‌ و تطابق ذهن و عين را صرفاً تطابقي ماهوي تلقي كرده‌اند. ملاصدرا نيز همگام با پيشينيان، در مبحث وجود ذهني و ديگر مباحث مرتبط با علم، از وحدت چکیده کامل
        ‌نظرية مطابقت در صدق، يكي از كهنترين و مهمترين نظريات در باب شناخت حقيقت است. فيلسوفان مسلمان تفسير واحدي از نظرية مذكور بدست داده‌ و تطابق ذهن و عين را صرفاً تطابقي ماهوي تلقي كرده‌اند. ملاصدرا نيز همگام با پيشينيان، در مبحث وجود ذهني و ديگر مباحث مرتبط با علم، از وحدت ماهوي ذهن و عين سخن ميگويد. جستار حاضر در صدد پاسخ به اين پرسش است كه چگونه ميتوان بر اساس امكانات دروني فلسفة ملاصدرا از مطابقت وجودي ذهن و عين در فلسفة‌ او سخن گفت؟ نگارنده در اين پژوهش سعي كرده است با تبيين برخي امكانات دروني فلسفة ملاصدرا، از جمله نگرش وجودي او به علم، تفكيك ميان علم و صورت ذهني، وحدت تشكيكي وجود، كينونتهاي پيشين انسان و در پي آن دريافت حضوري از پديده‌ها، به تبيين مطابقت وجودي ذهن و عين بپردازد. نتيجة اين بررسيها نشان ميدهد كه تطابق ماهوي در پي تطابق وجودي مطرح ميشود. بديگر سخن، اگر تطابق ماهوي را بپذيريم بايد مقدم بر آن تطابق وجودي را بعنوان مقوم تطابق ماهوي پذيرفته باشيم. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - وحدت وجود از نگاه ملاصدرا
        سيدمرتضي  حسيني شاهرودي محمدعلي  وطن‌دوست
        ملاصدرا در سير انديشة فلسفي خود توانست با مباني و اصول فلسفي خود، از وحدت تشكيكي به وحدت شخصي وجود برسد. وي با تفسير عليت به تجلي، حقيقت وجود را منحصر در واجب تعالي دانست و غير او را تطورات و تجليات وجود واحد واجبي تلقي كرد. نگارنده در اين مقاله ميكوشد نظريه» نهايي ملاص چکیده کامل
        ملاصدرا در سير انديشة فلسفي خود توانست با مباني و اصول فلسفي خود، از وحدت تشكيكي به وحدت شخصي وجود برسد. وي با تفسير عليت به تجلي، حقيقت وجود را منحصر در واجب تعالي دانست و غير او را تطورات و تجليات وجود واحد واجبي تلقي كرد. نگارنده در اين مقاله ميكوشد نظريه» نهايي ملاصدرا در باب وحدت وجود را بدست آورد و همانندي وحدت وجود در حكمت متعاليه با وحدت وجود عرفاني را نشان دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - تبيين عرفاني ملاصدرا از نظرية وحدت شخصي وجود
        منيره  سيدمظهري
        تلاش فكري عميق و توأم با شهود حكيم ملاصدرا در تحقيقات پيرامون حقيقت هستي، سرانجام او را به نظريه وحدت شخصي وجود رسانيد تا آنجا كه خود در برخي آثارش خصوصاً رساله عرفاني ايقاظ النائمين‌ ‌همعقيده با عرفا بصراحت بر لزوم باور به وحدت شخصي وجود اذعان نموده است. او در تبيين عر چکیده کامل
        تلاش فكري عميق و توأم با شهود حكيم ملاصدرا در تحقيقات پيرامون حقيقت هستي، سرانجام او را به نظريه وحدت شخصي وجود رسانيد تا آنجا كه خود در برخي آثارش خصوصاً رساله عرفاني ايقاظ النائمين‌ ‌همعقيده با عرفا بصراحت بر لزوم باور به وحدت شخصي وجود اذعان نموده است. او در تبيين عرفاني اين نظريه در ساحت هستي‌شناسي، از رهگذر مباحثي همچون اصطلاح شناسي وجود، بيان رابطه ميان وجود و ماهيت، شرح اعتبارات ماهيات ـ هم از حيث تعين في نفسه و هم از حيث تنزل وجودي آنها‌ـ ابتدا نظريه وحدت تشكيكي وجود را طرح و نكات ظريفي را در مفاد اين نظريه بيان مينمايد و سپس از طريق برهان عدمي بودن ازلي و ابدي ممكنات، با بياني عرفاني به تبيين وحدت شخصي وجود نظر ميكند و در نهايت نتيجه ميگيرد كه وحدت و يگانگي موجودات در ذات وجودي خود، نه وحدت و اشتراك سنخي بلكه وحدت شخصي و سرياني است. از نظر او، وجود حقيقي مختص به وجود خداي تعالي است و ممكنات همگي ظهور، نمود و شئون اوصاف وجود حقند و نسبت به آن، وجود ظلي و قيام سايه‌وار دارند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - تشكيك خاصي وجود از ديدگاه آقاعلي مدرس و تفاوت آن با ساير انواع تشكيك خاصي
        ‌‌سيد شهريار  كمالي سبزواري
        در حكمت متعاليه مناط تشكيك خاصي، بازگشت مابه الاشتراك به مابه الامتياز است. اين، يك ضابطه و معيار عام است بگونه‌يي كه بر اساس آن حداقل سه قسم تشكيك خاصي را ميتوان تعريف نمود. در قسم اول از انواع تشكيك خاصي، كثرت بر وحدت غلبه يافته است بگونه‌يي كه تمام موجودات و كثرات ه چکیده کامل
        در حكمت متعاليه مناط تشكيك خاصي، بازگشت مابه الاشتراك به مابه الامتياز است. اين، يك ضابطه و معيار عام است بگونه‌يي كه بر اساس آن حداقل سه قسم تشكيك خاصي را ميتوان تعريف نمود. در قسم اول از انواع تشكيك خاصي، كثرت بر وحدت غلبه يافته است بگونه‌يي كه تمام موجودات و كثرات هستي صرفاً در سنخ وجود با يكديگر اشتراك دارند. در قسم ديگر غلبة وحدت بر كثرت حاكم است بگونه‌يي كه تمام كثرات عالم وجود، مراتب يك وجود واحد هستند. در اين بين، قسم سومي نيز مطرح است كه راه ميانه‌يي بين دو قسم ديگر را در پيش گرفته است. در اين قسم از تشكيك خاصي وجود كه از بيانات آقاعلي مدرس در كتاب بدايع الحكم‌ ‌قابل استنتاج است، غلبة وحدت بر كثرت در ميان كثرات امكاني حاكم است، زيرا تمامي آنها مراتب يك وجود واحد اطلاقي هستند در حاليكه ميان واجب تعالي و مجموع كثرات امكاني، غلبة كثرت بر وحدت حكمراني ميكند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - رابطه وحدت تشكيكي وجود و نظريه انسان كامل از منظر استاد مطهري
        رضا  صفري كندسري
        مكاتب فلسفي و عرفاني بر اساس جهانبيني خاص خود، هر يك نظرياتي در باب انسان كامل ارائه كرده‌اند. عرفا بر اساس جهانبينيِ «وحدت شخصي وجود» معتقدند فقط حق وجود دارد و ماسواي حق، تجليات و شئونات حق هستند. از ديدگاه اين گروه، انسان كامل انساني است كه به كمال جلا و استجلا رسيده چکیده کامل
        مكاتب فلسفي و عرفاني بر اساس جهانبيني خاص خود، هر يك نظرياتي در باب انسان كامل ارائه كرده‌اند. عرفا بر اساس جهانبينيِ «وحدت شخصي وجود» معتقدند فقط حق وجود دارد و ماسواي حق، تجليات و شئونات حق هستند. از ديدگاه اين گروه، انسان كامل انساني است كه به كمال جلا و استجلا رسيده باشد. در واقع چنين انساني مظهر كمالات (ظهورات) ذاتي و اسمائي حق ميشود نه اينكه در برابر حق وجود ديگري داشته باشد. استاد مطهري در نقد خويش بر نظريه انسان كامل مورد نظر عرفا، بر اساس نظريه وحدت تشكيكي وجود معتقد است انسان كامل انساني است كه ضمن متحقق ساختن همه اهداف و ارزشها در خودش بنحو اعتدال، هدف واحدي را نيز در نظر داشته باشد كه آن هدف همان قرب الهي است. بنا بر تشكيك وجود، اهداف كثير و هدف واحد، يكي هستند اما در مراتبشان با هم اختلاف دارند؛ در اهداف كثير نيز نيت و مرتبه نهايي، قرب الهي است. بعبارت ديگر، همچنانكه در حقيقت هستي، وحدت تشكيكي وجود حاكم است، به نظر استاد مطهري، كسي كه به هدف تشكيكي واصل شده باشد همان انسان كامل است. در اين مقاله روشن خواهد شد كه هيچكدام از نقدهاي مطهري بر عرفا وارد نيست و نصوص عرفا گوياي نادرستي نقدهاي وي است. بنابرين، عرفا تبيين كاملتري از انسان كامل دارند و انسان كامل با وحدت شخصي وجود سازگار است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - هستي اعتباري از ديدگاه صدرالمتألهين
        رضا ملایی
        «اعتباريات» مهمترين مفاهيم بكار گرفته شده در حكمت عملي هستند. بكارگيري اصول حكمت متعالية صدرالمتألهين در راستاي شناخت «هستي» اعتباريات، افقهاي نويني پيش روي حكمت عملي معاصر خواهد گشود. اين پژوهش بر پاية رويكرد حكمت متعاليه، سعي داشته به اين پرسش كه «آيا هستي اعتباريات، چکیده کامل
        «اعتباريات» مهمترين مفاهيم بكار گرفته شده در حكمت عملي هستند. بكارگيري اصول حكمت متعالية صدرالمتألهين در راستاي شناخت «هستي» اعتباريات، افقهاي نويني پيش روي حكمت عملي معاصر خواهد گشود. اين پژوهش بر پاية رويكرد حكمت متعاليه، سعي داشته به اين پرسش كه «آيا هستي اعتباريات، امري مجعول و ساختگي است يا همچون هستي حقيقي، داراي بهره‌يي از حقيقت و نفس الامر است؟» پاسخ دهد و آثار روش‌شناختي آن را بنماياند. پاسخگويي به اين پرسش متكي بر بكارگيري اصل تشكيك و تحليل آراء صدرالمتألهين در حوزه حُسن و قُبح ذاتي و مدرَكات عقل عملي است. بر اين اساس، مقالة حاضر نشان ميدهد كه 1. هستي اعتباري رقيقه و مرتبة نازلة هستي حقيقي است نه امري در مقابل آن، بنابرين اعتباريات داراي بهره‌يي از نفس الامر هستند، نه صرفاً پديده‌هايي مجعول. 2. بهره‌مندي اعتباريات از هستي نفس الامري مختص به اعتبارات متكي به شرع و عقل است، نه هر نوع اعتباري. 3. ارتقاء هستي اعتباري به رقيقة هستي حقيقي بودن، امكان جريان روشهاي برهاني در حوزة حكمت عملي را فراهم مي‌آورد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - تحليل انتقادي ديدگاه حكيم غروي اصفهاني دربارة مراتب تجليّات
        مصطفی  عزیزی علویجه
        يكي از ساحتهاي معرفتي حكيم غروي‌اصفهاني، ديدگاه عرفاني و شهودي او در دو عرصة عملي و نظري است. محقق‌اصفهاني بر پاية مباني حكمت متعاليه، ديدگاهي بديع در باب مراتب تعيّنات و تجليات حق‌تعالي مطرح نموده ‌است؛ او بجاي «وحدت شخصي وجود» بر «وحدت تشكيكي وجود»، بجاي «تجلي و ظهورا چکیده کامل
        يكي از ساحتهاي معرفتي حكيم غروي‌اصفهاني، ديدگاه عرفاني و شهودي او در دو عرصة عملي و نظري است. محقق‌اصفهاني بر پاية مباني حكمت متعاليه، ديدگاهي بديع در باب مراتب تعيّنات و تجليات حق‌تعالي مطرح نموده ‌است؛ او بجاي «وحدت شخصي وجود» بر «وحدت تشكيكي وجود»، بجاي «تجلي و ظهورات» بر «وجود رابط و اضافة اشراقيه» و بجاي «اطلاق مقسمي» بر «بسيط‌‌الحقيقه و صرف‌الوجود» تأكيد دارد. حكيم‌اصفهاني براي حقيقت وجود سه اعتبار و تعيّن ترسيم ميكند: الف) مرتبة «بشرط لا» از قيود عدمي يا صرف‌الوجود، ب) مرتبة «لا بشرط» از حدود امكاني يا فيض مقدس، ج) مرتبة «بشرط شيء» يعني اثر فعل حق‌تعالي. اين تقسيمبندي با آنچه در عرفان نظري مطرح است، متفاوت ميباشد. در اين پژوهش، ابتدا مراتب تجليات از ديدگاه محقق‌اصفهاني تحليل ميشود و سپس مورد سنجش و ارزيابي قرار ميگيرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - تحليل تقسيمات دو ضلعي وجود بر مبناي نظام فلسفي صدرايي
        عبدالعلی شکر
        از جمله احكام وجود، مساوقت آن با فعليت، خارجيت و وحدت است. بر اين اساس، اشكال ميشود كه اين تساوق مستلزم آنست كه قسيمهاي ديگر، يعني وجود بالقوه، ذهني و كثير، از دايرة تقسيم وجود خارج ‌شوند. حكماي متأخر در رفع اين مشكل، دو اعتبار نفسي و اضافي را لحاظ كرده‌اند. به اعتبار ن چکیده کامل
        از جمله احكام وجود، مساوقت آن با فعليت، خارجيت و وحدت است. بر اين اساس، اشكال ميشود كه اين تساوق مستلزم آنست كه قسيمهاي ديگر، يعني وجود بالقوه، ذهني و كثير، از دايرة تقسيم وجود خارج ‌شوند. حكماي متأخر در رفع اين مشكل، دو اعتبار نفسي و اضافي را لحاظ كرده‌اند. به اعتبار نفسي، فعليت، وحدت و خارجيت بدون مقايسه با موجودات ديگر در نظر گرفته ميشوند و با اين ملاحظه، وجود مساوق با فعليت، وحدت و عينيت است. به اعتبار اضافي، وجودات با وجودات ديگر مقايسه ميشوند و جايگاه خود را در تقسيم پيدا ميكنند و قسيم ضلع مقابل خود قرار ميگيرند. اين بيان مشكل ديگري در پي دارد؛ به اين شكل كه با فرض دوم، ضلع ديگر با مفاد قسيم‌بودن اقسام سازگاري ندارد، زيرا اقسام مباين يكديگرند و وجه مشترك ندارند وگرنه تقسيم فاقد معنا خواهد بود. بنظر ميرسد اين مشكل در مواجهه با دو مبناي اصالت وجود و مباحث ماهوي و تباين وجودي، حادث ميشود؛ چراكه تقسيم اوليه مطابق با نظام فلسفي حكماي متقدم شكل گرفته و با همان مبنا سازگار است. مقالة حاضر با روش تحليل محتوايي و مقايسه مباني، در پي ريشه‌يابي روند تحولات در مبحث تقسيمات دوضلعي وجود است و نشان ميدهد كه آغاز اين تقسيمات در آثار حكماي پيش از صدرالمتألهين و بدون توجه به مسئلة اصالت وجود شكل گرفته است و سپس با مبناي اصالت وجود قرائت جديدي يافته و موجب بروز اين مشكل شده است. با تحليل اين مسئله در پرتو مباني صدرايي، ميتوان به توجيه قابل قبولي در اينباره دست يافت. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        11 - عدم عمومیت دستیابی به مقام انسان کامل از دیدگاه ملاصدرا‎؛ دلایل و پیامدهای آن
        مریم احمدی سحر کاوندی محسن جاهد
        انسان‌شناسي در نظام حكميِ صدرايي از جامعترين پژوهشهاي صورت گرفته در اين حوزه است. يكي از نمودهاي جامعيت اين بحث، پرداختن به ماهيت و جايگاه انسان كامل در نظام هستي، مصاديق و كاركردهاي دنيوي و اخروي آن است كه در پژوهشهاي متعددي بدان پرداخته شده است؛ اما آنچه كم‌وبيش در اي چکیده کامل
        انسان‌شناسي در نظام حكميِ صدرايي از جامعترين پژوهشهاي صورت گرفته در اين حوزه است. يكي از نمودهاي جامعيت اين بحث، پرداختن به ماهيت و جايگاه انسان كامل در نظام هستي، مصاديق و كاركردهاي دنيوي و اخروي آن است كه در پژوهشهاي متعددي بدان پرداخته شده است؛ اما آنچه كم‌وبيش در اين پژوهشها مغفول مانده، توجه به دلايل خاص‌بودن اين مقام و پيامدهاي حاصل از آن در اين نظام فكري است كه بنظر ميرسد پرداختن به آن موجب تعميق بيشتر مباحث انسان‌شناسانه در نظام حكمت متعاليه و فلسفة اسلامي خواهد شد. بر اين اساس مسئلة اصلي اين جستار، بررسي تحليليِ دلايل عدم عموميت اين مقام در آثار ملاصدرا است. در اين پژوهش، ضمن بررسي تحليليِ عوامل مؤثر در پديدآيي و استكمال آدمي بواسطة تباين و تفاضل نفوس در قالب كثرت پيشيني و پسيني، دلايل خاص‌بودن اين مقام براي معدودي از انسانها تبيين ميشود. نتيجه اينگونه است كه اصل مقام انسان كامل بواسطة دعوت انبياء، تكليف، تأديب و ... قابل دستيابي است، اما دستيابي به نهايت مراتب عالية اين مقام، براي همگان امكانپذير نيست كه اين امر خود موجب توجيه عقلانيتر كيفيت استكمال ارادي پيامبران(ص) و امامان معصوم(ع) خواهد بود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        12 - «ديگري» و «تفرد» در فلسفة ملاصدرا
        زهرا کریمی مجید ضیایی قهنویه علیرضا حسن پور
        مسئلة «ديگري» در فلسفة غرب نخستين‌بار توسط ايمانوئل لويناس و بعنوان موضوع و كليدواژة اصلي فلسفة او مطرح شد. كاركرد اين مسئله در توجيه بسياري از اصول اخلاقي انكارناپذير است و بنظر ميرسد عمدة مشكلات و معضلات كنوني در روابط اجتماعي و بين‌المللي با نظر عميق در اين مسئله قاب چکیده کامل
        مسئلة «ديگري» در فلسفة غرب نخستين‌بار توسط ايمانوئل لويناس و بعنوان موضوع و كليدواژة اصلي فلسفة او مطرح شد. كاركرد اين مسئله در توجيه بسياري از اصول اخلاقي انكارناپذير است و بنظر ميرسد عمدة مشكلات و معضلات كنوني در روابط اجتماعي و بين‌المللي با نظر عميق در اين مسئله قابل حل باشد. بنظر ميرسد گرچه اين بحث، در دوران معاصر شكل گرفته اما بسياري از آراء و انديشه‌هاي فلسفي متقدم توان پاسخگويي به مسائل در اينباره را دارند كه ازجمله ميتوان به نظام فلسفي ملاصدرا اشاره كرد كه متشكل از مباني و اصولي است كه بر پايه» تفكر وجودشناسانة او بنا شده است. بكارگيري مباني حكمت متعاليه در متن زندگي بعنوان روشي براي زيستن، دست‌كم حامل تغييراتي در نگرش، براي ما خواهد بود. بعنوان مثال از كنار هم قراردادن چند اصل فلسفي همچون اصالت و تشكيك وجود در كنار نظريه» مظهريت موجودات، به تعريفي جديد از اصل «تفرد» دست خواهيم يافت. همچنين با مقايسه» اصل «فرديت» با اصل «وحدت وجود» صدرايي ميتوان به نتايچ قابل توجهي در اين بحث دست يافت پرونده مقاله